تهران- ایرناپلاس- بهای بلیت کنسرتها یکی از مسائلی است که در هفتههای اخیر پرسشهای زیادی را به همراه داشته است. گاه قیمت بلیت برخی کنسرتها تفاوت قابل توجهی با دیگر کنسرتهایی دارد که با کیفیت مشابه برگزار میشود. این روند، پرسشی را در ذهن مخاطب ایجاد میکند که آیا نظارتی بر تعیین قیمت بلیتها وجود دارد؟ آیا رفتن به این برنامهها هم مختص به طیف خاصی از جامعه میشود؟
رضا مهدوی موسیقیدان درباره قیمت بلیت کنسرتها و رقمهای بالایی که گاه برای آنها تعیین میشود به ایرناپلاس گفت: طبق بررسیها، قیمت واقعی ردیفهای جلوی هر سالن با جمعیت بالای هزار نفر، میتواند ۲۵۰ هزار تومان باشد، رقمهای بالاتر از این عدد منطقی نیست و به فساد همهجانبه در موسیقی کمک میکند. این روند نیز مافیای برگزاری کنسرتهای موسیقی را بیشتر از هنرمندان، به سود میرساند.
به گفته او، خوانندگان ستاره، وضعیت جداگانهای دارند و مانند تهیهکنندگان، از برگزاری کنسرت منتفع میشوند؛ این در حالی است که سهم نوازندگان، آهنگسازان و ترانهسرایان از کنسرتها بسیار کم است و حقوق آنها ربطی به میران فروش بلیت ندارد، بلکه رقم ثابتی به آنها پرداخت میشود. در اصل فروش بلیط بین شرکتهای برگزارکننده و خواننده تقسیم میشود. تازه اگر باور داشته باشیم خواننده پلی بک(لب خوانی) نمیکند!
این کارشناس موسیقی با یادآوری شرایط اقتصادی مردم، توضیح داد: با این شرایط اقتصادی، جامعه متوسط به پایین هیچگاه نمیتواند کنسرت تماشا کند. این جامعه رفاهزده است که میتواند از این کنسرتها استفاده کند؛ اگرچه آنان هم با این رقمهای بالا از کنسرتها استقبال نمیکنند زیرا از دو سال پیش، برگزاری حضوری کنسرتها تعطیل بود و اجراهای آنلاین و فضای مجازی هم به نوعی با شکست مواجه شد. در نتیجه به نوعی افراد علاقهمند به کنسرت هم فاصله گرفتند. پس بهتر است با بلیتهای ارزانتر، مردم را به سالنها جذب کنند تا به شرایط عادی بازگردیم.
با این شرایط اقتصادی، جامعه متوسط به پایین هیچگاه نمیتواند کنسرت تماشا کند. این جامعه رفاهزده است که میتواند از این کنسرتها استفاده کند؛ اگرچه آنان هم با این رقمهای بالا از کنسرتها استقبال نمیکنند زیرا از دو سال پیش، برگزاری حضوری کنسرتها تعطیل بود و اجراهای آنلاین و فضای مجازی هم به نوعی با شکست مواجه شدگاه قیمت متفاوت بلیت برای کنسرتهایی با کیفیت یکسان مشاهده میشود. این منتقد هنری با تاکید بر اینکه تعیین قیمت بلیت کنسرتها، سلیقهای است، توضیح داد: این روند، قانون خاصی ندارد و در دولت پیشین هم رها شده بود، زیرا مسئولان اعتقاد داشتند این اقدامات باید به بخش خصوصی سپرده شود اما عجیب بود که در دیگر موارد، اعتمادی به بخش خصوصی شاهد نبودیم. در این دوره گویا میخواهند به این مساله ورود پیدا کنند. این دیدگاه دولت که گاهی به بخش خصوصی اجازه در دست گرفتن امور را میدهد و گاهی در موضوعهایی مخالفت میکند و گاه به دنبال خصولتی شدن است، موجب تقویت مافیای موسیقی میشود.
هنرمندان، نوازندگان و دیگر افرادی که برای اجرای یک کنسرت فعالیت میکنند، از شرایط بدون ثبات در وضعیت قیمت بلیت آسیب میبینند. این مدرس دانشگاه درباره اینکه چرا تا به امروز اقدامی برای اصلاح روند تعیین قیمت بلیت کنسرت توسط هنرمندان و اهالی صنف انجام نشده است، گفت: فعالان بخش موسیقی مطالبههای خود را پیگیری میکنند اما صدایشان به جایی نمیرسد؛ زیرا صنفی برای موسیقی نداریم.
او ادامه داد: خانه موسیقی در بین اهالی موسیقی صنف محسوب نمیشود و مطالباتِ حقیقی هنرمندان را رها کرده و به نوعی زیر نظارت و حیات خلوت دفتر موسیقی است؛ تجربه چند ساله نشان داده از آنها نمیتوان انتظاری داشت. به طور معمول هم نهادهای دولتی ذیربط با مسائل موسیقی دنبال این مسائل نمیروند و کسی نیست که پیگیری کند و احوال نوازندگان، آهنگسازان، ترانهسرایان، صدابرداران و افرادی را که به هر شکل در موسیقی فعالند، چه در صحنه، پشت صحنه، استودیو و اجرا فعالیت میکنند، پیگیری کنند.
پیامدهای بالابودن بهای بلیت
قیمت بالای بلیت به نفع هنرمندان نیست زیرا در نتیجه آن تعداد مخاطبها کم میشود. مهدوی با تاکید بر این نکته توضیح داد: اگر قیمت بلیت کنسرت پایین باشد، مخاطب و تعداد اجرا بیشتر میشود و نوازنده و مردم، همه بهرهمند میشوند اما وقتی قیمت افزایش مییابد، طبقه مرفه فقط برای تجملات به کنسرتها میروند. این افراد اتفاقا با موسیقیِ خوب کمتر آشنایی دارند. این در حالی است که هنرمند دوست دارد مخاطبش هنرشناس باشد تا از او حس و انگیزه بگیرد و جمعیت مخاطب هدف بیشتری را شاهد باشد.
این کارشناس برنامههای موسیقایی رادیو تلویزیون، با یادآوری دیدگاه وزیر فرهنگ و ارشاد اسلامی و نکاتی که پیش از حضور در این وزارتخانه اعلام کرده بود، بیان کرد: وی پیش از انتخاب شدن، نکات مهمی را درباره موسیقی اعلام کردند که مورد توجه اهل فن موسیقی قرار گرفت اما هنوز اتفاقی رخ نداده است.
به گفته مهدوی، باید نشستهایی با حضور شوراهایی از چهرههای گوناگون موسیقی، از جامعه دانشگاهی و اهل فنی که بهدلایل گوناگون تا کنون فرصت حضور در شوراها، اتاق فکرها و رایزنیها و… به آنها داده نشده، در کنار وزیر، معاون هنری و دیگر مدیران تشکیل،تا نتیجه آن به آییننامهها و دستورالعملهایی کاربردی تبدیل و مشخص شود که مشکلات بخش خصوصی، دولتی چگونه حل خواهدشد و انجمنها و دوستداران موسیقی چگونه میتوانند کمک کنند.
متاسفانه باوجود قولهای داده شده، سامانه صدور مجوز آثار و کنسرتهای دفتر موسیقی مشکلاتی ابتدایی دارد که گویی عزمی برای رفع و اصلاح آن نیست.
سه عامل اصلی افزایش قیمت بلیت کنسرتها
فاضل جمشیدی خواننده و جامعهشناس نیز در گفتوگو با خبرنگار ایرناپلاس با بیان اینکه در این روزها بیشتر با کنسرتهای سنتی سرو کار دارد، بیان کرد: در میان هنرمندان موسیقی سنتی، بیانگیزهگی شکل گرفته و فضای مخاطبهای این سبک، با روند پیش از همهگیری بیماری کووید-۱۹ فاصله بسیاری دارد؛ تا جایی که حتی خوانندگان معروف سنتی دل و دماغ برگزاری کنسرت را ندارند.
این خواننده سنتی با تاکید بر اینکه از ابتدای شروع گران شدن بلیت کنسرتها با آن روند مخالف بوده است، اعلام کرد: اگر قیمت بالای بلیت را بپذیریم به این معنی است که به سالنها پول میدهیم، زیرا عمده پول را برگزار کنندهها و بعد از آن خوانندهها میگیرند و تنها گروهی که پول زیاد نمیگیرد، نوازندگان هستند. نوازندگان درآمدی کمتر از همه اجزای کنسرت را دارند. بیشترین ظلم به نوازندگان میشود، با اینکه برای آنها اشتغالزایی میشود اما در آمد بسیار پایینی دارند.
این کارشناس موسیقی با برشمردن سه عاملی که موجب افزایش قیمت بلیت کنسرتها میشود، گفت: تهیهکننده، صاحب سالن و خواننده سه عاملی هستند که بخش عمده درآمد حاصل از فروش بلیت را دریافت میکنند. معتقدم اگر این سه وجه، مقداری تمنای مال کمتری داشته و قانعتر باشند، حتی با ظرفیت نصف سالن، قیمت بلیت کنسرت میتواند به زیر ۲۰۰ هزار تومان برسد.
نباید به بخش هنر مانند مغازه و سوپرمارکت نگاه شود؛ در نتیجه این نگاه است که اگر هنر برایمان سود نداشته باشد آن را انجام نمیدهیم.
او ادامه داد: حتی برای کنسرتهای با کیفیت بالا نیز این اتفاق ممکن است. همیشه میگوییم عاشق مردمیم اما زمانی که میخواهیم کنسرت برگزار کنیم، پوست مردم را میکنیم. به قول فردوسی « دو صد گفتار چو نیم کردار نیست».
جمشیدی با تاکید بر اینکه نباید به بخش هنر مانند مغازه و سوپرمارکت نگاه شود، ادامه داد: در نتیجه این نگاه است که اگر هنر برایمان سود نداشته باشد آن را انجام نمیدهیم. در این مواقع دولت باید به صنف هنر کمک کند و برای حل این مساله کمیسیون بودجه تشکیل شود؛ مانند انگلیس که دولت برای برگزاری کنسرتهای خوب، یارانه میدهد تا با این بودجه مردم بتوانند کنسرت تماشا کنند.
هنرمندان موسیقی، حامی ندارند
وی با بیان این نکته که فعالان حوزه موسیقی اتحادیه و صنف خوبی برای موسیقیدانها ندارند و کمیتهای به این حوزه وارد نشده است، توضیح داد: بنابراین با توجه به عرضه و تقاضا که همیشه تقاضا برای نوازندگی بیشتر از عرضه است، هنرمندان به دلیل مشکلات مالی، هرگونه پرداخت را قبول میکنند و ظلم را میپذیرند. کسی را نداریم که از هنرمندان حمایت کند.
این جامعهشناس افزود: در دورهای، نهادهای مدنی مانند خانه سینما، تئاتر و موسیقی تشکیل شدند اما اینها نهاد صنفی نیستند؛ نهاد فرهنگی و هنری هستند و در حوزه مسائل آنها نیست که به مسائل صنف ورود کنند. صنف باید زیر نظر وزارت کار باشد؛ مانند اتحادیه اما ما زیر نظر وزارت ارشاد هستیم؛ اگر ما صنفی بشویم بهتر میتوانیم از حقوق خود دفاع کنیم.