یک کارشناس رسانه گفت: در حوزه ضد مقاومت 2 اتفاق افتاده است. نکته اول برمیگردد به کاهش توان رسانههای ضد مقاومت در مانایی پیام و موضوعاتی که در حوزه مقاومت و علیه جریان مقاومت مطرح میکردند و میکنند.
به گزارش فارس برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» با هدف معرفی و آگاهی بخشی علوم شناختی در قالب نبردها،دیپلماسی و نهایتا جنگ های شناختی هم در قالب های صلح مبتنی بر علوم شناختی و هم در قالب فضای عمومی عملکرد در چارچوب علوم شناختی در بستر رسانه به روی آنتن رادیو گفت و گو رفته است. این میزگرد که با همگاری خبرگزاری فارس و رادیو گفت و گو روی آنتن می رود، با استفاده از تکنیک های علوم شناختی به گفتمان سازی بر مبنای تکنیک ها و شگردهای رسانه ای در حوزه شناختی می پردازد.
در قسمت پنجم این برنامه معصومه نصیری میزبان علیرضا داودی کارشناس ارشد رسانه و علوم شناختی و جلال خالدی خبرنگار حوزه مقاومت مستقر در عراق و سید یاسر الحیدری فعال رسانهای حوزه عراق راجع به بررسی فرایند شکلگیری رسانههای ضد مقاومت صحبت کردند.
** در این برنامه قصد داریم تا فرایند شکلگیری رسانههای ضد مقاومت را بررسی کنیم تا شنوندگان، تصویر ذهنی دقیق و مشخصی داشته باشند که این فرایند چگونه طی شده و الان در چه وضعیتی قرار داریم.
خالدی: در خصوص بحث مقاومت در عراق و بحث رسانههای ضدمقاومت باید بگویم که پس از سرنگونی صدام در سال ۲۰۰۳ در سه مرحله خلاصه میشود. یک مرحله، مرحله مقاومت علیه تروریستهای آمریکایی از سال ۲۰۰۴ تا سال ۲۰۱۱ به شمار میآید. مرحله دوم مقاومت علیه تروریستهای داعشی از سال ۲۰۱۴ تا سال ۲۰۱۷ خلاصه میشود و مرحله سوم هم مرحله مقاومت پس از داعش یا پساداعش به شمار میآید.
در طول این مرحله، عراقیها نشان دادند که با همدستی و با همفکری و با اتحاد و یکپارچگی خودشان توانستند هم سد راه بزرگی که جلویشان ایجاد کرده بود حضور اشغالگران آمریکایی را کنار بگذارند و محور مقاومت خودشان را طوری گسترش بدهند که موجب شد تا نظامیان آمریکایی در سال ۲۰۱۱ به طور کلی خاک عراق را ترک کنند. مرحله دوم آن هم در جنگ داعش ما شاهد آن بودیم و دیدیم که چطور محور مقاومت با اتحاد و یکپارچگی میان عربهای شیعه، عربهای اهل سنت و کردها و اقلیتهای ایزدی و مسیحی، چطور توانستند یکی از طرحهای بزرگهای تروریستهای آمریکایی صهیونیستی و همچنین طرح برخی از کشورهای عربی را خنثی کنند که همانا داعش بود و توانستند با تبعیت از مرجعیت دینی و وحدت ملی عراق، این طرح شوم آمریکا و غرب را که به نام داعش بود را شکست بدهند.
در مرحله پساداعش شاهد بودیم که چطور خیلی از کشورهای متأسفانه عربی و آمریکا بسیار تلاش کردند تا میان خود عراقیها این بار از فتنه داخلی استفاده کنند. سعی کردند که میان شیعه و شیعه، میان اهل سنت و اهل سنت و میان خود کردها با کردها اختلاف ایجاد کنند و باز هم عراقیها در چنین شرایط سختی در مقابل این محور رسانهای تروریستهای آمریکایی، تروریستهای برخی کشورهای عربی و تروریستهای صهیونیستی مقابله کنند. بر همین اساس در این مدت یعنی از سال ۲۰۰۳ تا به امروز که اواخر سال ۲۰۲۱ هست، رسانههای محور مقاومت و گروههای محور مقاومت با چالشهای عدیده و یک جنگ رسانهای بسیار بزرگی مواجه شدند که این جنگ را اگر خلاصه کنیم، خواهیم دید که اصل محوریت این جنگ رسانههای غربی هستند که به نوعی با حمایت از شبکههای اجتماعی و با باز کردن دستهای شبکههای اجتماعی در عراق همانند فیسبوک، همانند توئیتر، همانند برخی شبکههای دیگر و همانند برخی اصحاب رسانه در زمان صدام محور دست صدام بودند و در حال حاضر در خارج از عراق به سر میبرند، چطور تلاش کردند با استفاده از این افراد بر مقومات مردم عراق، بر محورهای مردم عراق، بر اهداف اصلی مردم عراق که همانا استقلال و ثبات است تأثیر منفی بگذارند.
از سال ۲۰۰۳ بیش از ۱۲۰ رسانه جدید تأسیس شده را در عراق شاهد بودیم تا به نوعی بر اراده مردم عراق غلبه کنند. اما بحمدلله نه فقط نتوانستند بلکه تا به امروز هم تقریباً هم شکست خوردند و همچنان این چالشها ادامه دارد و هر چند که به دلیل وجود این چالشهای بزرگ، خیلی از جوانان عراقی شهید شدند و خیلی از مشکلات اصلی هم پیش پای مردم عراق ایجاد شد اما در مقابل ما محور مقاومت و رسانههای محور مقاومت هم داریم که با قدرت، علیرغم اینکه تازه تأسیس شده هستند اما تا به امروز توانستند در مقابل رسانههای غربی، رسانههای ضد محور مقاومتی میایستند و خودشان را نشان دادند.
علیرغم اینکه در سال ۲۰۱۰ طرفداران غرب، طرفداران آمریکا و طرفداران محور ضد مقاومت به تظاهراتهای اکتبر سال ۲۰۱۹ بسیار امیدوار بودند که سدی مانع، سدی منیع در مقابل محور مقاومت باشد، اما پس از شهادت حاج قاسم و ابومهدی المهندس شاهد بودیم که رسانههای محور مقاومت همچنان قدرتمند هستند به حدی که همین رسانهها توانستند بر افکار عمومی مردم عراق طوری نقش ببندند که موجب شدند میلیونها عراقی به خیابانها بیایند و در تشییع این دو بزرگوار شرکت کنند و این پیام را به غرب و برخی کشورهای مرتجع عربی برسانند که محور مقاومت علیرغم تلاشهای آشکار و پنهان شما اما همچنان در عراق مقبولیت دارد. در کل در استانهای عراق تظاهراتها و راهپیماییهای بزرگی را برای تشییع جنازه این دو بزرگوار شاهد بودیم، تشییع پیکر این دو بزگوار نشاندهنده آن است که محور مقاومت علیرغم تلاشهای رسانهای غرب، علیرغم کل جوسازیهایشان اما همچنان پایههای اصلی آن در عراق همچنان مستحکم است.
** بهتر است یک تبارشناسی و فرمشناسی از رسانههای ضد مقاومت داشته باشیم. اینکه اینها را چگونه در این دو گزارهای که مطرح کردم میشود تقسیمبندی کرد. حالا به لحاظ فرم و به لحاظ شکل و محتوا.
الحیدری: یکی از نکات مهم هدف شکلگیری رسانههای ضدمقاومت چه بوده است؟ به نظرم اینها دنبال دو هدف عمده بودند. یکی تضعیف و ضربه زدن به جمهوری اسلامی ایران، دوم تقویت رژیم صهیونیستی و محافظت از این رژیم در منطقه و این امر مستلزم این بوده است که روابط با رژیم صهیونیستی عادیسازی شود و همچنین برای ضربه زدن به جمهوری اسلامی باید آن گروههای مقاومت که از لحاظ اعتقادی و از لحاظ پشتوانه عملیاتی مرتبط به جمهوری اسلامی است، این را تضعیف کنند.
همیشه رسانههای ضدمقاومت دنبال این دو محور بوده است. تضعیف جمهوری اسلامی و تقویت رژیم صهیونیستی. عرض کنم خدمت شما که اهداف رسانههای معاند و کلاً رسانههای ضدمقاومت در عراق را میشود در چند عنوان خلاصه کرد. یکی ایجاد هویت غربی در مقابل هویت ملی و دینی عراق؛ دوم، دور کردن جوانان از فرهنگ جهاد و شهادت در عراق؛ سوم، کمرنگ کردن فرهنگ ناب اسلامی و عادات و آداب ملی و دینی در عراق. این مسئله سوم چند عنوان مختصری هم دارد. دور کردن مردم از فرهنگ احساس مسئولیت، دور کردن مردم از موضوع خودباوری و فرهنگ اتکای به نفس و اعتماد به نفس، سوم دور کردن جوانان از پیشرفت علمی و از ادامه تحصیل، چهارم فرهنگ چشمپوشی مردم عراق از وضعیت ملتهای مسلمان و از همه مهمتر، فراموشی موضوع فلسطین به عنوان مهمترین مسئله جهان اسلام. اما به حول و قوه الهی عراق سه رکن اساسی دارد که این سه رکن باعث میشود که این هجمه رسانههای ضدمقاومت موفق نشود خنثی شود. این سه رکن عبارت است از: یک، مرجعیت عراق؛ دو، اربعین امام حسین و این به طور مفصل باید راجع به آن صحبت کرد که اربعین حسینی چه نقش ویژه و پررنگی دارد در خنثی کردن توطئههای رسانههای ضدمقاومت؛ سوم، هشت شعبی. این نعمت هشت شعبی و برکت هشت شعبی که در سخنان مقام معظم رهبری چقدر داریم. در سخنرانیهای مرتبط با عراق و دیدار با مسئولین عراقی چقدر حضرت آقا روی مسئله حفاظت و صیانت از هشت شعبی تأکید میکند. این سه رکن واقعاً باعث شده که دشمنان به اهداف خودشان نرسند. یک نکته بسیار اساسی وجود دارد. من به عنوان یک انقلاب فرهنگی و رسانهای از آن نام میبرم که در عراق و در منطقه افتاد. در واقع هدف دشمنان بعد از شهادت سردار سلیمانی و حاج ابومهدی المهندس این بوده که در واقع محور مقاومت تضعیف شود. خدا را شکر دقیقاً هدفشان برعکس شد و هم دوستان اشارهای داشتند و هم تشییع جنازه سردار در عراق و ایران و تشییع جنازه ابومهدی و همراهانشان دیدیم چه نهضتی شده در این شهرها. در عراق و در ایران. پس از آن یک انقلاب رسانهای ایجاد شده، یک تحول اساسی در فضای مجازی و رسانهها در عراق اتفاق افتاد، در میان جوانان و خیلی از مردم، سنی، شیعی، کرد، ترکمن، مسیحی و همه و همه یک اتفاق بسیار عجیبی افتاد و آن هم رویکرد جدید جوانان و مردم به فرهنگ جهاد و شهادت و به جمهوری اسلامی ایران و به محور مقاومت. شاید خیلی از دوستان مطلع نباشند. در اولین سالگرد شهادت سردار و ابومهدی و همراهان ایشان در عراق، بیش از ۱۳۰ یا ۱۴۰ برنامه در اولین سالگرد در عراق برگزار شده است. توسط طلبههای حوزه علمیه، دانشگاهها، اساتید و دانشجویان، مواکب عراقی، عشایر و قبائل عراقی که نقش بسیار برتری داشتند در برگزاری مراسمات اولین سالگرد، دختران، مراکز فرهنگی، مؤسسات دولتی، هشت شعبی، توسط شعرا، قاریان قرآن و جمعیتهای مردمی، گروههای مردمی، در مناطق مسکونی. در همه جا. اصلاً عجیب بود. بیش از ۴۵ روز این مراسمات طول کشید. حدود ۲۰ روز قبل از سالگرد شروع شده تا ۲۵ روز بعد از سالگرد ادامه داشته و در تمامی مناطق عراق، سنیها، شیعیان، عربها، کردها، ترکمن، شبد، کرد فعلی، ایزدیها، همه شرکت داشتند و این قضیه در فضای مجازی عراق آنچنان منعکس شده که هیچکس نمیتوانست از این مسئله چشم بپوشد. این نکته بسیار مهمی است.
** یک بررسی داشته باشیم اینکه در مسیر و فرایند تبدیل یک عملیات، حالا عملیات رسانهای، جریان ضدمقاومت از چه ایستگاههایی عبور میکند؟ ایستگاههای رسانهای، شناختی و اتفاقاتی که در این مسیر دارد.
داودی: جریان ضد مقاومت وقتی میخواهد شروع کند به حرکت کردن نسبت به سه ساحت پیام، مخاطب و ساحت فراوانی و گستردگی این موضوع. چون پیامهایی که برای حوزه مقاومت توسط ضدمقاومت تولید میشود فقط محصور و منوط به حوزه مقاومت نیست. باید پیرامون را هم درنظر بگیرند، روی پیرامون هم فشار بیاورند که وقتی خواستند یک مسئلهای را در داخل خود حوزه مقاومت، چه در عراق، چه در لبنان، چه در کشورها مطرح کنند، علیالخصوص آنجایی که موضوعات پیوستگی و چسبندگی محیطی دارد یعنی مسئلهای که به اسم انتخابات در عراق اتفاق میافتد، قاعدتاً یک موضوع داخل عراقی شاید به لحاظ سیاسی تلقی شود اما به لحاظ تبعات، لبنان، ایران، سوریه و برخی کشورهای دیگر را هم میآید و بالاخره به لحاظ آن چسبندگی محتوایی درگیر میکند، بنابراین اینها باید از تکنیکها و روشهایی استفاده کنند که سه کار را انجام بدهد. کار اول، ذهن مخاطب را نسبت به اصل و واقعیت قرائتی که اینها از آن موضوع دارند متمرکز کند روی همان مفاهیم. نکته دوم، روایتهای بسیار زیادی را خلق میکنند که روایت اصلی و اصیلی که قرار است مثلاً راجع به فلان موضوع اتفاق بیفتد را تحتالشعاع قرار بدهد. یعنی ما با تعدد روایتهای ساختگی هوشمند و مهندسی شده طرف هستیم. این روایتها یک زیرروایتهایی دارند که آرام آرام توسط گروهها، افراد و مجموعههای مختلفی که اینها یک کلونی تعیینکننده ندارند اما حضورشان برهمزننده خیلی از رویدادها و خیلی از مفاهیم خواهد شد شکل میگیرد. و نهایتاً ساحت سوم و مسئله سومی که رخ میدهد این است که منجر به اجازه دادن به ارائه تحلیلها و تفسیرهایی میشود که غیرقرائتی و غیرروایتی است. که این تحلیلها میآید مفهومی را که در آن محیط خلق شده نسبت به آینده شروع میکند توضیح دادن. حالا که اینطوری شده، پس بر اساس این فکتها که هنوز اصالت فکتها هم مشخص نیست، آنگونه خواهد شد.
** یعنی ساخت سازه روی اطلاعات بدون پایه.
داودی: بله. بنابراین اینها از دو تکنیک خیلی جدی استفاده میکنند که این تکنیکها خودش یک عرض و طول قابل توجه و قابل تحملی دارد. اولین تکنیکی که اینها استفاده میکنند، استفاده از تکنیک صدای بلند است. در حوزه شناختی تکنیک صدای بلند یعنی مهم نیست شما دقیقاً چه میگویید، مهمتر است که بلندتر از بقیه بتوانید صدای خود را برسانید. در این تکنیک دو اتفاق میافتد. اتفاق اول اینکه سطح صداهایی که از موضوعات مختلف در یک حوزه توسط رسانههای متفاوت و متنوع شکل میگیرد، عمدتاً یا خنثیکننده همدیگر هستند یا تلاش برای ارتفاع گرفتن نسبت به همدیگر هستند. اینجا وقتی که اجماع مفهومی و موضوعی و رسانهای بین جریان ضدمقاومت شکل میگیرد، یک صدا را اینها بلندتر میکنند. حالا این صدا امکان دارد که یا یک روایت باشد یا یک قرائت باشد. امکان دارد در قالب یک برنامه گفتگومحور باشد یا گزارش یک خبرنگار باشد یا یک وی سی که بسته شده باشد یا نه، یک نکتهای باشد که یک نصیریای آمده این را بیان کرده است یا شاید هم امکان دارد آن را یکهو ببرند در برنامههای اینتراکتیو و غیرسیاسی راجع به این صحبت کنند. اما این صدا را بلند میکنند. به لحاظ میدانی یعنی چه؟ یعنی همه این رسانهها روی یک موضوع اجماع میکنند، یکی از این رسانهها به آن بیشتر از بقیه ضریب میدهد. این صدای بلند وقتی که آمد، مخاطب هم
** یعنی همان یک رسانه برای تحقق صدای بلند کفایت میکند؟
داودی: مابقی رسانهها مقدمات را چیدهاند، آن رسانه بیش از بقیه شروع میکند به آن ضریب دادن. پس کانون توجه همه مجموعه مخاطب را به آن جلب میکند. مثلاً شما در رویدادهایی که در خود عراق در سال ۹۸ اتفاق افتاد، مثلاً الحدث آمده روی یک محور تمرکز کرده بود. یا الشرقیه یا برخی از رسانههای دیگر. پس صدای بلند یعنی پایه همه رسانهها راجع به یک موضوع، ارتفاع گرفتن یک رسانه بر اساس همان موضوع. که نهایتاً آن رسانه میشود مرجع و منبع. از اینجا به بعد آن مسئله منبع است. پس این صدای بلند در این فضا اتفاق میافتد و تکنیک دومی که اینها استفاده میکنند، استفاده تکنیکی است در حوزه شناختی به اسم ترس تابدار. ترس تابدار یعنی چه؟ من بخواهم تقلیل به ذهن بگویم.
عوامل زیادی وجود دارد. اما این ترس تابدار چه چیز را میخواهد ایجاد کند؟ مخاطب میترسد از اینکه اگر از این مسیر رسانهای خارج شود، دیگر نتواند اطلاعات را دریافت کند. نکته دوم، چون انتقال ترس در گام دوم وحشتآفرین نیست. معمولاً نوعی ایجاد هیجان به واسطه اطلاعات شیرین و مورد نیاز ذهن مخاطب نه بر اساس واقعیت، بلکه مورد انتظارات مخاطب را تشکیل میدهد صورت میگیرد.
پس مخاطب میگوید چیزی که من دارم از این میشنوم با چیزی که از دیگران میشنوم متفاوت است. چرا؟ چون این دارد یک اثر میدانی را هم نشان میدهد. حالا این اثر میدانی خیلی مواقع فیک است یا اساساً گستردگی آن به آن حدی نیست که ما از آن تحت عنوان یک قائله یا یک واقعه یاد کنیم. این موضوع را میآورند از این رسانه یا رسانههای دیگر، به صورت تابدار بر اساس این گزارههایی که عرض کردم منتقل میکنند. در همه کشورهای حوزه مقاومت کلونیهای اعتراضی، اغتشاشی و نهایتاً تعارضی شکل میگیرد. خب این تابدار است. حالا میآید از سیدا میبرد در صور، از صور میبرد در طرابلس، از طرابلس میبرد در بابل، از بابل میآورد در بغداد، از بغداد میبرد در نجف، ببینید موضوع را تاب میدهد. یک محور است اما شیرین است. چرا؟ چون آن هیجان را دارد ایجاد میکند. بنابراین رسانههای ضد مقاومت برای اینکه بتوانند مجموع حوزه مقاومت را، و حوزه مقاومت را هم نمیآیند خیلی تک تک سراغ آن بروند چون برای آنها وضعیت نسبی در درگیر کردن کل محور مقاومت تلقی میشود. بیاورند و این را درگیر کنند. یا نهایتاً مخاطب به این نتیجه برسد که اروپای آرام، منطقه ناآرام. مثلاً انگلیس آرام، عراق بهمریخته. آمریکای آرام، لبنان از همپاچیده. آلمان خیلی خوب، مثلاً فلسطین کلاً در حال مشکل ایجاد شدن. پس اینها را کنار هم یک تصویری میآورند میسازند و حرکت میدهند. پس بنابراین حوزه رسانههای ضدمقاومت بیش از آنکه به دنبال تولید پیام برای خودشان باشند، به دنبال ایجاد پیام برای دیگران با هدف غیرآرام نشان دادن مستمر در حوزه کشورهای مقاومت هستند. مثل قصهای که در عراق از سال ۹۸ با موضوعات مختلف تا انتخابات فعلیای که در عراق برگزار شد، اینها آمدند و کار کردند.
** اگر بخواهیم در حوزه علمیاتی و میدانی یک اشارهای داشته باشیم، چطور؟
نیروهای وزارت دفاع و نیروهای وزارت کشور بر همین اساس در داخل خود مؤسسه نظامی به نوعی بسیج مردمیهراسی ایجاد میکنند و هدف دیگرشان این هست که الان در تلاش هستند نیروهای بسیج مردمی را به دو گروه تشکیل بدهند. گروهی که وابسته به اهداف عراقی هست یعنی اینکه اینها واقعاً عراقی هستند، خالصانه هستند و یک گروه دیگر این هست که این گروه وابسته به عراق نیستند، از ایران دستور میگیرند، اینها دوست دارند فرامرزی کار کنند.
نکته آخر که مورد هدف جریانهای ضدمحور مقاومت و رسانههای ضدمحور مقاومت هست، طیف جوانهای زیر ۱۸ سال هست. این بار جوانهایی را میخواهند هدف قرار بدهند که نه در گذشته خاطراتی از رژیم صدام داشته باشند یا اینکه بدانند چه گروههایی علیه این گروه تروریستی صدام فعالیت میکردند و اطلاعی داشته باشند و نه اینکه از داعش اطلاعی داشته باشند که چطور وارد شد و سرزمینهای عراقی را یکی پس از دیگری اشغال کرده است. برای همین دنبال چنین طیفی هستند. طیف جوانهای ۱۷ سال به پایین و می خواهند به اهداف شوم خودشان برسانند به طوری که میخواهند این جوانها را طوری پرورش بدهند که ما آینده عراق را میخواهیم. ما نه خاطرهای از صدام داریم که بخواهیم از آن بترسیم و نمیدانیم داعش که بود که بخواهیم باز هم از آینده از آن بترسیم یا اینکه هر کسی بیاید به ما بگوید که من در مقابل داعش جنگیدم و این کار را کردم و آن کار را کردم. این الآن هدف اصلی رسانههای ضد محور مقاومت است.
اهداف دیگر متأسفانه در سال 2021 خودش را نشان داد به ویژه از سوی رسانههای غیرعراقی، رسانههای عربی الحدث، العربیه، غیره و غیره که وابسته به محور عربستان هستند، تلاششان بر این هست که چرا عراق به محیط عربی خود برنمیگردد. یعنی محیط عربی منظورشان این نیست که عراق یک کشور عربی است مثل بقیه کشورها باید رابطه داشته باشد. نه، یعنی در چارچوب اهداف عربی باشد. یعنی اگر عربستان و امارات و بحرین بخواهند با رژیم صهیونیستی ارتباط ایجاد کنند، بقیه کشورها هم پیروی کنند، در راستای منافع مشترک عربی گام بردارند نه اینکه با سوریه باشد، سوریهای که ضدعربستان باشد، نه اینکه با لبنان باشد، لبنانی که علیه عربستان ملاحظاتی در آن باشد. اینها میخواهند عراق را به محیط کشورهای حاشیه خلیج فارس که تقریباً همنظر هستند و به نوعی عربستان روی آنها تسلط دارد، میخواهند عراق را به این سمت و سو بکشانند. الآن بر همین اساس میشود گفت که وضعیت رسانههای محور مقاومت و موضعگیری آنها واقعاً یک موضعگیری بسیار دشوار با اندیشههای بسیار قوی باید باشد. باید محکم بتواند دیدگاه و نظر خودش را هم به جوانان زیر 18 سال در عراق برساند و هم اینکه واقعیتها را آنطور به مردم عراق نشان بدهد که مغایر با اهداف آن سوی مرزها باشد. بر همین اساس الآن این طیفها در عراق مورد هدف قرار گرفتهاند ولی با این وجود ما داریم میبینیم که محور مقاومت همچنان سرسختانه علیرغم امکانات مادی بسیار کم اما در مقابل این غول از امکانات بسیار گسترده رسانههای ضد محور مقاومت ایستاده و تا به امروز هم طرحهای شوم آنها را خنثی کرده و نظر به اینکه ما وضعیت عراق را از درون بهتر میشاسیم معتقدیم که خود غربیها هم میدانند به زودی امکان غلبه رسانههای ضد محور مقاومت و رسانههای محور مقاومت در عراق وجود ندارد. چرا؟ چون که ذات خود مردم عراق با واقعیت پوشالیای که در خارج از مرزها سعی میکنند آن را بیان کنند متفاوت است. ذات مردم عراق یک مردم مسلمان هستند، اکثریت آنها مردم اثنیعشری هستند، محور مقاومت در عراق ساخته و پرداخته ۱۰ الی ۱۵ سال نیست، در زمانی که مردم عراق علیه اشغالگران انگلیسی قیام کردند و از مرجعیت تبعیت کردند و توانستند که اشغالگران انگلیسی را از عراق خارج کنند. بر همین اساس میشود گفت که زمینه محور مقاومت در عراق بسیار قوی هست. این مرجعیت دینی در واقع میتواند خنثیکننده اکثر طرحهای شوم رسانههای ضد محور مقاومت باشد. آن هم به دلیل مقبولیت گسترده مرجعیت دینی چه در میان شیعیان، چه در میان اهل سنت، چه در میان کردها و اقلیتها دیگر.
** فارغ از این فرایندی که اینها در حوزه مفاهیم کلیدی حوزه مقاومت، جریانهای ضد مقاومت روی آن کار میکنند، بحث انسان رسانهها و در واقع افراد شاخص حوزه مقاومت هم هست که آنها معمولاً در مدلهای رسانهایشان مورد هدف قرار میدهند. اعتبارزدایی از ابر شخصیتهایی که جریان مقاومت دارد. اینها چگونه رفتار میکنند؟
** حتی ممکن است کشوری باشد که جریان مقاومت در آن نباشد اما یک ذات بیداری باشد در یک جایی از دنیا.
داودی: دقیقاً. و این کمک میکند که شما ببینید که این توابع و امتدادهای گروههای مقاومت به نسبت مردم مقاومت به چه نحوی هست. برای همین ما حتی تحت عنوان امت واحده مقاومت هم میتوانیم بعضی جاها از اینها به عنوان یک مدل یاد کنیم. بخش چهارم پیامهایی است که از رهبران، از کادر رهبری، مردم، اتصالات و همه اینها در واقع متساعد میشود و منتشر میشود که برای رسانهها این پیامها خیلی حائز اهمیت است. بر اساس این پیام است که سید حسن نصرالله را سید صادق میگویند یا تحت عنوان وعده صادق حرفهای ایشان را میشناسند. و نهایت مورد آخر یک پدیده است. یعنی در ساحت پنجم این رسانهها به یک پدیده میپردازند. افراد، گروهها، جریانات، دستهجات و مجموعههایی که اینها نه با مقاومت هستند، نه در مقاومت هستند و نه اساساً به نفع مقاومت هستند اما زمانی که کفه سنگین ترازو در میدان به نفع مقاومت حرکت میکند، این جریانات و گروهها و افراد و دیدگاهها و سازمانهای مختلف، علیه جریان ضد مقاومت زبانشان باز میشود. مثل خیلی از گروههایی که در داخل خود رژیم صهیونیستی بعد از نبرد بیست و دو سه روزهای که اتفاق افتاد، خیلی صحبتها را راجع به توان کاهشیافته رژیم در مقابله نظامی به واسطه گنبد آهنین مطرح کردند. یا خیلی از گروههایی که اینها در خود آمریکا الآن دارند علیه رژیم صهیونیستی یا علیه عربستان یا علیه برخی از کشورهایی که در حوزه ضدمقاومت هستند مطالبی را بیان میکنند. اینها لزوماً به نفع جریان مقاومت حرف نمیزنند. اینها شروع میکنند به بیان چرایی چگونگی نقاط ضعف جریان ضدمقاومت که البته امکان دارد خودشان به آن تعلقاتی داشته باشند اما چون کفه سنگین ترازو به سمت عدم موفقیت جریان ضد مقاومت دارد حرکت میکند، زبان اینها باز میشود. البته خیلی مقطعی، خیلی کوتاه، مثل دریچههای سدی که سریع باز و بسته میشود که فقط یک محتوایی نسبت به آن میآید و تولید میشود. میزان انتقاداتی که خود مجموعههای اندیشکدهای در خود رژیم صهیونیستی بعد از دو سه نبرد اخیر غزه ایجاد کردند، محتوای عجیبی را راجع به ناتواناییهای خود این رژیم میآید و بیان میکند. چه طراحیای دارند؟ معمولاً طراحیها در حوزه رسانهای، طراحیهای موزاییکی است. این طراحیها به گونهای است که معمولاً اینها سعی میکنند سه اقدام را انجام بدهند. اقدام اول اینکه سعی کنند این فرمبندیهایی را که دارد علیه جریان مقاومت شکل میگیرد را در واقع تقویت کنند. زمانی که وارد فضای ضد مقاومت میشوند، این را بلافاصله پوشش بدهند، آن را مخفی کنند و آن را پنهان نگه دارند. و ساحت سوم طراحیهای چند منظورهای که بتوانند از حد فاصل اقتصاد و سیاست و امنیت و اجتماع و نظامیگری جریان مقاومت را در واقع پشتیبانی و پوشش بدهند و روی آن کار کنند.
** درباره رسانههای جریان ضدمقاومت توضیح بفرمایید. مخصوصاً که شما در حوزه در واقع میدانی این جریان مقاومت کار رسانهای کردید.
حیدری: راجع به بعضی از برنامهها و پروژههای رسانههای ضد مقاومت و ضد محور مقاومت باید عرض کرد در عراق در این سه چهار سال اخیر رسانههای معاند شگردهای مختلفی به کار بردهاند. حالا چه شبکههای ماهوارهای و چه شبکههای فضای مجازی خصوصاً فیسبوک و توییتر و انواع دیگر از فضای مجازی. در تظاهرات معروف به تظاهرات قشری که دو سه سال پیش راه افتاد و بر اساس آن بعد از مدتی سید عادل عبدالمهدی نخستوزیر سابق هم استعفا داد، دیدیم که به بهانه اصلاح ساختار سیاسی یا به بهانه ایجاد اشتغال خیلیها آمدند تظاهرات کردند اما کمکم رسانههای معاند تظاهرات را به عنوان تظاهرات ضد مقاومت، ضد جمهوری اسلامی ایران، ضد هشت الشعبی قلمداد میکردند و در این میان خیلیها هم وارد تظاهرات میشدند و در فیسبوک و اینها هم منتشر میشد. البته یک اقلیتی در میان اکثریت وجود داشتند از افراد معاند و صفحات فضای مجازی دست آنها بود. صدها صفحه مجازی دست آنها بود که توسط سفارت آمریکا و بعضی از سفارتهای کشورهای خلیج فارس هدایت میشدند و طوری در واقع وانمود میکردند که این تظاهرات، تظاهرات در واقع مطالبهگر عدم دخالت جمهوری اسلامی ایران در عراق، مطالبهگر اینکه هشت الشعبی باید با وزارت کشور و وزارت دفاع ادغام شود، مطالبهشان این بوده که در واقع باید دین از سیاست جدا شود و از این حرفها. کسی که از بیرون نگاه میکرد، فکر میکرد واقعاً تظاهرات، همه تظاهرات دنبال این بودند. حتی مثلاً در یک درصد که شعارهای برعلیه مرجعیت یا برعلیه جمهوری اسلامی ایران یا برعلیه هشت الشعبی میدادند، این یک درصد آنچنان در فضای مجازی معاند میپیچید که بیننده و شنونده تصور میکرد که در واقع کل این تظاهرات مطلبشان همین است در حالی که اصلاً اینطوری نبوده است. البته بعد از مدتی به خاطر شرایط ترور بعضی از افراد در داخل تظاهرات و به خاطر برخوردهای خشن بعضی از این گروههای حاضر در تظاهرات اکثر جوانان عراقی خودشان را در واقع کنار کشیدند تا این مسئله تظاهرات کاملاً مشخص شود مطلب اساسیشان حفظ شود که مسئله اصلاح بعضی از قوانین، مبارزه با فساد و همینطور مسئله ایجاد اشتغال.
** بحث رهبران را مطرح کردیم. به هر حال محور مقاومت مبتنی بر یک گفتمان هست و این گفتمان دارد توسط رهبرانی مطرح میشود که حالا شما آنجا بیشتر در عراق بحث مرجعیت و اینها را، رسانههای ضد مقاومت خیلی روی آن کار میکنند. این را برای در واقع بیاعتبار کردن یا اعتبارزدایی از رهبران جبهه مقاومت و گفتمان جبهه مقاومت ذیل همان کاهش اعتبار و سرمایه اجتماعی رهبرانش در عراق تجربه زیسته به ما چه میگوید؟
** آقای داودی جمعبندیای داشته باشیم از مباحثی که در حوزه رسانههای جریان ضدمقاومت.
داودی: خیلی کوتاه عرض کنم. در حوزه ضد مقاومت دو اتفاق افتاده است که ما میتوانیم اینها را مرتبط با همان تکنیکهایی که عرض کردم بدانیم. نکته اول برمیگردد به کاهش توان رسانههای ضد مقاومت در مانایی پیام و موضوعات که در حوزه مقاومت و علیه جریان مقاومت مطرح میکردند و میکنند. نکته دوم از دست دادن دست برتر در ایجاد موضوعات و حوزههای کنشگری است. این دو حوزه، دو ایستگاه خیلی جدیای هستند که در فرایند مسائل شناختی و رسانه در مسائل بر محور مقاومت مدنظر قرار میگیرند. چرا این اتفاق افتاده است؟ چون تحولات میدانی که میتوانست عمق و قدرت و اثربخشی در جریان ضد مقاومت ایجاد بکند یا در حال کنترل شدن هست، یا در حال هوشمند شدن هست یا اساساً از آن مفاهیم اولیه طراحی شده ضدمقاومت علیه مقاومت خارج شده است. پس رسانههای جریان مقاومت به دلیل جنس کاری که در این حوزه کردهاند و میزان به هم زدن رابطه آن پنج تایی که ضد مقاومت روی آن خیلی فکر میکرد و تأمل میکرد، توانستند به موفقیت برسند، البته این موفقیت تضمین شده برای ابدیت نیست. عدم تمرکز و یا عدم استمرار بر تمرکز نسبت به اینها میتواند این اولویت و این برگ برنده را خارج بکند، بنابراین به نقطهای رسیدند که شرایط تسلط جریانات ضدمقاومت بر میدان رسانهای شده دارد کاهش پیدا میکند. البته مشکلات داخلی، به هم خوردن انضباط و ضرورتهای داخلی خود جریان ضدمقاومت را هم از این مسئله نباید دور داشت. پس در یک جمله خیلی صریح، فرمولهایی که اینها برای بر هم زدن تمام داراییها و بایستههای جریان مقاومت از آن استفاده میکردند، به واسطه اثبات شکست آن اقدامات در حوزه ضدمقاومت توسط جریان مقاومت توانسته به نوعی این محور (محور ضد مقاومت) را از موفقیت صد درصد دور کند.
به گزارش فارس، مجموعه برنامه «ساعت بیست و چهار و یک دقیقه» کاری از رادیو گفت و گو به تهیه کنندگی نوشین رهگذر، سردبیری علیرضا داودی، اجرای کارشناسی معصومه نصیری و هماهنگی اکرم اویسی روزهای دوشنبه و چهارشنبه ساعت ۱۶ از طریق امواج رادیو موج fm ردیف ۱۰۳،۵ مگاهرتز تقدیم علاقه مندان به حوزه علوم شناختی می شود.
انتهای پیام/